اربعین ۱۳۹۷ – عباس محمدی باغملایی
مراسم سینه زنی اربعین ۱۳۹۷ | مسجد امام حسن عسکری (ع)
نوحه خوان: عباس محمدی باغملایی
شب ۱۸ صفر
واحد : شد ز نو موسم اندوه و غم اهل ولا
شب ۱۹ صفر
واحد : کهکشان کاروان عاشقان دلغمین
شب اربعین
واحد : جرس قافله داران چه نوایی دارد
مراسم سینه زنی اربعین ۱۳۹۷ | حسینیه صاحب الزمان “عج” کوی جبری
نوحه خوان: عباس محمدی باغملایی
شب ۱۹ صفر
واحد : بانگ آمد کای اسیران این زمان آماده اید
شب اربعین
واحد : دوباره غم مسلمانان نصیب هر دو عالم شد
روز اربعین
واحد : در این صحرای جانفرسا خداوندا حسینم کو
» نوحه : شد اربعین شیعه زاری کن
» نوحه خوان : عباس محمدی باغملایی
» آهنگ : هادی محمودی فرد
» شاعر : محمود موجی
» تاریخ : ۱۳۹۷/۸/۲
شد اربعین، شیعه زاری کن زینب غم دیده یاری کن
خون از بصر ، شیعه جاری کن
خون از بصر ، شیعه جاری کن
* * * * *
کرببلا ، کاروان آمد هم زینب و، همرهان آمد
شیعه زنو ، غمگساری کن
خون از بصر ، شیعه جاری کن
* * * * *
ز شام غم، نوحه خوان آمد قافله، عاشقان آمد
ای دل تو هم ، بی قراری کن
خون از بصر ، شیعه جاری کن
* * * * *
شیعه دلِ، عابدین زاراست زینب از این غم عزادار است
شیعه بیا ، سوگواری کن
خون از بصر ، شیعه جاری کن
* * * * *
شکوهِ به لب ، زینب محزون
دارد بسی ، غصه آن دلخون
از کربلا ، تابه شامِ غم
شرح جفا ، محنت و ماتم
دُخت غمین، غصه بابا رأس و طبق،کشته اعداء
بر این بلا ، شیعه زاری کن
خون از بصر ، شیعه جاری کن
* * * * *
موجی از این، محنت عظمی مرثیهگو، کن عزا بر پا
نوحه سرا ، غم نگاری کن
خون از بصر ، شیعه جاری کن
» واحد : دوباره غم مسلمانان نصیب هر دو عالم شد
» نوحه خوان : عباس محمدی باغملایی
» آهنگ : عبدالعلی مهندسی
» شاعر : محمد رضا سعیدی
دوباره غم مسلمانان نصیب هر دو عالم شد
جهان در غم نشست و آسمان همرنگ ماتم شد
هزاران بهر مولا این جهان ماتم نشین دارد
عجب آهنگ غمناکی لیال اربعین دارد
چو بوی اربعین آمد دل دریا دلان غمگین
به مکر و حیله ی دشمن به پا شد محمل زرین
مهیای سفر گشتند ز غم پشت جهان تا شد
به جنت شیعیان نالان دل بیتاب زهرا شد
نکردند اعتنایی عاشقان بر محمل و مرکب
همه حیران و محزون هم نوا با ناله ی زینب
به زاری اهل ایمان هر دو عالم را غمین کردند
مصیبت دیدگان عزم دیار شاه دین کردند
چه حسی دخت پیغمبر رسول عالمین دارد
رسیدند کربلا گفت این مکان عطرحسین دارد
سکینه نزد عمه آمد و با دیده ی پر خون
بگفتا جسم بابایم کجا افتاده در هامون
دلم بگرفته عمه قبر بابا را نشانم ده
ز هجر یار جان دادم دوباره عمه جانم ده
تمنا می کنم یا رب نوازش های بابا را
عطش دارم نمیخواهم بدون دوست دریا را
سر قبر حسین از غم به انگشت دلش در زد
زغصه گاهی بر سینه سکینه گاهی بر سر زد
به یاد آورده ایام خوش و آغوش بابا را
به دل دارد هوای بوسه بر دستان سقا را
کجا دیگر بیابد اکبر و عبدله و جعفر
چه بغضی در گلو دارد ز هجران علی اصغر
گرفتش در بغل زینب بگفتا با دلی غمگین
زدند با خون خود یاران در اینجا پایه های دین
همه با جان و دل رخت شهادت را به تن کردند
رها تیر از کمان جادر دوچشم اهرمن کردند
نظر کن نهضت حق را همه در سر هدف دارند
اگرچه خفته اند اما به دل شور و شعف دارند
سعیدی اربعین روز جدا گشتن ز شیطان است
رها گشتن ز بند نفس و پیوستن به یاران است